اشکالات چند روزه خط من یا شاید هم این بلاگ اسکای دو تا حسن داشت یکی برا من یکی برا شما:
۱. نتونستم اون اراجیفی که تو سرم بود و تو ۲ صفحه تایپ کرده بودم پست کنم در نتیجه وقت شما برا خوندن اونا تلف نشد.
۲.بجاش مجبور شدم یه خورده با این نرم افزار SPSS
ور برم( تایپ انگلیس اینجا چقدر مکافات داره) و بالاخره کارم رو راه بندازم. من اینو برا یه پروژه لازم دارم و تا حالا هم فقط اسمش و شنیده بودم حوصله این کتابهای راهنما رو هم نداشتم. شکر خدا یه آدم با سواد هم دورو برم پیدا نمی شد یادم بده. اما نبود اینترنت باعث شد به جای وبگردی یه خورده کار مفید انجام بدم و خودم بالاخره یاد بگیرم.
چند وقته نه اتفاق مهمی افتاده که ترغیب به نوشتنم بکنه نه خودم دل و دماغشو دارم. بد جوری خط خطیم.
خوش به حال اوناییکه همت اینو دارن که یه تکونی به زندگیشون بدن. نیاز به یه امداد غیبی یا معجزه یا هر چیز ذیگه ای که شبیه اونه دارم.
کاش خدا وبلاگم و می خوند.
از اونجایی که می خوام حتما یه پست بنویسم و از اونجاییکه امروز همه اش خونه بودم و تلوزیون و اخبار رو هم ندیدم از اینرو حرفی برای گفتن ندارم. برای همین رجوع می کنم به خاطراتم.
چند وقت پیش رفته بودم باتک یه آقایی که چند نفر بعد از من بود اومد و هنوز چند دقیقه نگذشته بود شروع کرد به اعتراض که آقا یه خورده سریع من ماشینم و دوبله پارک کردم. دید که متصدی بانک محلش نداد شروع کرد به انتقاد که تو این مملکت اصلا وقت مردم ارزش نداره کسی به وقت سایرین ارزش قائل نمیشه و ال و بل که من کارم تموم شد اومدم بیرون دیدم تو اون خیابون شلوغ کم عرض یه ماشین دوبله پارک کرده و کلی ترافیک ایجاد کرده
آقا یه نفر به این دکتر م.ا.ن بفرماید اگه حرف نزنه مردم فکر نمی کنن لال هست. تازه شاید هم فکر کنن دکتره زیاد حالیش میشه. آخه تو اون جمع یکی نبود ازش بپرسه اگه این مملکت برا ۱۲۰ میلیون ظرفیت داره چرا این ۸۰ میلیون نفر موجود دارن از گشنگی میمیرن؟
عید همگی تان مبارک.
طاعات و عبادات قبول.
ماشاالله به میمنت عید فطر هم هیات دولت عشقشون کشید ۲روز هم به تعطیلیها اضافه کردن. حالا بگذریم از مقدار هزینه وارده. شما که اینطوری آتیش زدین به مال مردم میمردین حداقل اینو ۲ روز زودتر می گفتین آدم یه برنامه ای می ریخت. البته ببخشید که این لغت ورافتاده برنامه رو بکار بردم، از قرار این واژه رو خیلی وقته که از فرهنگ لغات فارسی پاک کردن. ولی به هر حال آدم یه خاکی تو سرش می ریخت. حالا با داشتن هزار جور کار باید بشینیم خونه خاله بازی کنیم.
به نظر شما چرا اسم بعضی از کشورها رو گذاشتن توسعه یافته ولی بعضی ها رو توسعه نیافته یا در حال توسعه؟
بالاخره من امروز به این سندسازی تن دادم. اینجاشو بشنوین که جالبه. بعد از مذاکره کوتاه من و مدیر مذکور با معاونت ایشان مقرر شد من یه جورایی سندسازیهایی بکنم که کاملا محرمانه باشه و کم و کیفشو فقط من و مدیر مذکور بدونیم حتی به ایشون هم نگیم چون اگه گند کار دراومد از اون می پرسن و اگه بدونه باید راستشو بگه.
به نظر شما ایشون داره کی رو گول میزنه؟ مدیریت برنامه ریزی، خودش یا خدا رو
خداییش خیلی سخته آدم تو این مملکت بخواد مدیریت کنه و به یه چیزایی هم اعتقاد داشته باشه
امروز بعد از کلی سر و کله زدن با مدیر ... با وجودی که دوست خیلی صمیمیم هست زیر بار سندسازی هایی که می خواستن به خورد سازمان مدیریت و برنامه ریزی بدن نرفتم. قرار شد شنبه یه جلسه ای با معاونتشون داشته باشیم که کار تمیز دربیاد تا گندش در نیاد. البته آقای ایکس که یه ماه پیش وقتی من ایتالیا بودم اومده بود و کل database رو برده بود درسته که زیاد با هوش به نظر نمی رسه ولی اونقدرام خنگ نمی زنه که نتونه دستکاریشونو متوجه نشه.
ببین به خاطر چندر غاز بودجه چه کارها که نباید کرد. همیشه هم آخر سال از گشنگی میمیریم و می افتیم به کمک.
مژده به تمامی کسانی که منتظر قراردادشون بودن بالاخره امروز کمر همت بستم و تا ۵ نشستم پیش نویسها رو تائید کردم. البته هنوز مال تابستون مونده.
اینطوری نیگاه نکنین من آدم درستکاریم. مخصوصا حالا که تو مود ته خطی هستم و هیچ دلخوشی ندارم.
از امشب هم موبایلم و روشن کردم.
نمی دونم چرا تا می خواد یه ذره حالم خوب شه باز می رسم به ته خط اون ته ته
خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااا
بالاخره بعد از ۱۰ روز ماشینم و گرفتم و بعد از بیش از یک ماه پیاده بودن دوباره سواره شدیم. در اینجا از همه دست اندرکاران نمایندگی .... ایران خودرو که در بهبود خودروی متعلق به سایپای من کمک کردند کمال تشکر را دارم.
نتیجه اخلاقی قضیه همیشه فقط یکی از موارد بند پ (پول، پارتی و پلو) کارساز نیست. مورد پارتی کارایی داره که سایر موارد حتی پول ندارن.
آقا من هرچی تو پست قبلی گفتم رو پس می گیرم.
گوشیم پیدا شد.
تا من باشم و با خدا سر و کله نزنم. آخه منم بی تقصیرم خدا من و دوست داره ولی فقط هرچی رو خودش دلش می خواد می کنه کاری به کار دل آدم نداره. خدام خداست دیگه شوخی نیست که ننه بابای آدم باشه قهر می کنه لج می کنه بالاخره یه کاری می کنه حرفش و به کرسی می شونه ولی با خدا که نمیشه این کارا رو کرد. ما تسلیم.